کنیچوا و سلام و درود و نماسته
تولد خانم مدیر یه هفته دیگست و براش به کمک بچه های نویسنده یه آیتم خاص در نظر گرفتیم
اولین پارتشو هم من میرم جلو!
(نقش ضربه گیر دارم)
میخوام با افتخار خادم سیاها رو بریزم تو اتک آن تایتانا!
attack on titan x black butler
اگر مثل خودم و خانم مدیر اتک فن هم هستین مواظب باشین سکته نکنین://
فرمانده شیل اسمیت رو داریم اینجا
به همراه اکرمنای همراهش سباستین و الیزابت!
(اگه دقت کنید از شیل ارن خوبی درمیاد)
امممم.شیل بازم پاشنه دار پوشیده؟
با ابزار مانور پاشنه دار؟!
از اونجا که کاپتان لیوای اینجا تشریف دارن(عشق خانم مدیرم هستن)
نو کپشن://
(وقتی میگم نوکپشن یعنی بیخیال دماغ لیوای و چونه سبی بشین)
از هنرمند این عکس بخاطر اینکه ارن "باغبان عمارتو" (گلای بدبختِ بیچاره میخشکن) اینقدر خوب کشیده تشکر منماییم
کاپتان لیوای "ارل فانتوم هایو" شبیه کاپتان هوک شده.
هانجیییییییی خود میرینه(لق لق نمیزنه فقط) مو نمیزنه اصن:///
ولی واقعا (حتی بیریختی مضائف لیوای) مهم نیست
چقدررررررررررررررر چقدررررررررررر اروین و میکه بهشون میاد
میکه قیافشم کجه عین بارد!
اروین بگو هوهوهو!
*نیزه صاعقه ای از بالا کنار روما میفتد*
آها آباریکلا درست شد
حضرت بشور و بساب که نباید ارل فانتوم باشه
خود جنسه الان
این چشماشم بیشتر از لبای سبی وحشتناکه
*نیزه صاعقه ترق توروق میکند*
حرفی ندارم
فقط اینکه هرکسی جز ارن یگر تایتان آزادی خواه خوشتیپیه
(این همه وقتی سبی دکمه هاشو وا کرد آرزو کردیم باد بیاد نیومد.
الانم که کلا هیچی مانعمون نیست شکل ارن شده://////// )
به علت قد کاپتان لیوای مجبور شدیم این لباسو به ایشون بدیم!
وگرنه خیلی به ارن میومد این لباس.
*خانم مدیر چنگالش را سمت دست ارن تکان میدهد*
امممم.یگر جان جای دست چپت خوب نیست.
سبی: باید چیزمیزا رو ورداری بدی دست آدمای کوتاه! آخه نمیتونن ورشون دارن
دستشون نمیرسه!
کاپتان اکرمن: ازت بدم میاد میکائیلیس!
من: غزلتو بخون میکائیلیس جان! الان روت راه میره
*خانم مدیر میاید و نیزه صاعقه را میبرد*
*روما نفس راحتی میکشد*
*نیزه صاعقه تا آرنج در گردن سبی چان فرو میرود*
*روما وا میرود*
چه علاقه ای مردم دارن ارن باتلر باشه؟!
بیخیال ارری شین جون لیژی.اه
در ضمن که اگه ارن اینجوری لیوایو ورداره قبل خود کاپتان فن گرلا(تایید نمیکنم فن بوی ها رو) روش راه میرن.
کاپتان لیوای: باهام قرارداد ببند
اگه بذاری چیزاتو تمیز کنم(یعنی اینقدر بسابه که محو و نابود شن)
من خدمتکارت میشم
*خانم مدیر جیغ کشان همه وسایلشو میاره که لیوای تمیز کنه*
خانم مدیر: بامن قرارداد ببنددددددد!
به اندام زیباش گیر نمیدم
به موهای شهلاشم گیر نمیدم
آیا شنل شیل تو ابزار مانور گیر نمیکنه؟!
اینو میپسندم
اینو خیلی میپسندم
خیلی خوبه
دقیقا همینه
نگاه چپ به اروین بشه کله طرف میره
*روما نگاهش را از لنگ های دراز لیوای میچرخاند*
اینم خوبه.ارن از همین الان میخواد روح لیوایو بخوره فقط
از چشماش فهمیدم!
واییییییییییییییییییی!
ارن پدر لیوایو درمیاره ها.صد برابر بدتر از شیله!
یه همچین جوریه:
ارن: لیوای! برو تایتانا رو بکش
لیییییییییوای برو تایتانا رو له کن
لیییییییییییییییوای انتقام منو از تایتانا بگیر
لیواااااااای! انتقام پدرمو از تایتانا بگیر.انتقام مامانمم بگیر
لیوای! لیوای!لیوای!
اما لیوای بسیار باتلر جذابیه ها!
*خانم مدیر ظاهر میشود و خط و نشان میکشد*
به چشم برادری جذابه یعنی.بخدا به چشم برادری
شکل جوجه رنگی شدن که اینا دوتا خوشتیپ تیره و تار فوق العاده فن گرل کش(بازم فن بوی رو تایید نمیکنم)
سبی: این چیز جدید تمیزکاریت چه خوبه!
لیوای:هان؟!اینو میگی؟ بد نیست.
(بهتر از ارن تمیز میکنه حداقل)
سبی: لیوای وقتتو خالی کن بیا عمارت فانتوم با هم کار کنیم!
اش رو انقدر بسابیم که رنگش عین موهاش بره!
لیوای: نه سبی جون تو پاشو بیا پیش ما کار کن! بریم زیکو ضایع کنیم!
خانم مدیر: اولا لیوای نه و کاپتان لیوای! دوما جاش خوبه سبی!دخالت نکن
*خانم مدیر نیزه صاعقه دیگری را سمت سبی و روما تکان میدهد*
*سبی و روما در میروند*
خانم مدیر: کاپتان لیوای! ما تنها شدیم!
*کاپتان لیوای نیز با ابزار مانور در میرود*
درباره این سایت